بازی عظیم ترامپ
به گزارش تور انگلیس، بعد نوبت به مکرون رسید و ترامپ در نشست دونفره با رئیس جمهوری فرانسه، او را متهم کرد که همواره مطالب مطرح شده در مذاکرات شان به بیرون درز می نماید؛ اتهامی که مکرون با لبخندی گشاده آن را رد کرد. ترامپ هم لبخند زد و طوری به متیس نگاه کرد که انگار می داند درز اطلاعات از طرف امریکا از کجا نشأت می گیرد.
مکرون می خواست بداند انتها بازی ترامپ در بحث جنگ تجاری با چین و اتحادیه اروپا کجاست، اما ترامپ گفت اهمیتی ندارد. او فکر می کرد که در رابطه با اتحادیه اروپا در نهایت تعرفه 25 درصد را برای واردات خودرو و کامیون وضع خواهد نمود و بعد درباره ژان کلود یونکر حرف زد و گفت بر این باور است که یونکر از امریکا متنفر است. مکرون همچنان به دنبال توافقی گسترده با ایران بود همان طوری که او و ترامپ در آوریل گذشته درباره آن مذاکره نموده بودند اما به نظر می رسید که ترامپ علاقه ای به چنین توافقی ندارد. با چنین تفکری به مرکز شهر بروکسل بازگشتیم. آن شب هنگام مراسم شامِ رهبران، جایگاه خودم را به نشانه احترام به زحمات هاچیسون، سفیرمان نزد ناتو، به او دادم. ضمن اینکه دیگر برای من کافی بود و به نظر می رسید امور سروسامان گرفته است.
اشتباه می کردم. صبح پنجشنبه ساعت هفت و 45 دقیقه هتل را برای دیدار با ترامپ در محل اقامت سفیر امریکا در بروکسل ترک کردم اما وقتی در خودرو بودم او تماس گرفت و گفت: آمادگی ورود به یک بازی عظیم را داری؟ این همان چیزی است که می خواهم به تو بگویم. حرفش را با این جملات تکراری ادامه داد که:ما احترام زیادی برای ناتو قائل هستیم، اما برخورد آنها با ما ناعادلانه است. تا اول ژانویه، همه کشورها باید خود را نسبت به اختصاص دو درصد از فراوری ناخالص داخلی شان به بودجه دفاعی متعهد بدانند. ما بدهی معوقه را فراموش می کنیم یا اینکه از این پیمان خارج می شویم و از کسانی که به تعهد خود پایبند نیستند، دفاع نخواهیم کرد. وقتی با روسیه کنار نمی آییم، با ناتو هم که میلیاردها دلار به روسیه می دهد، کنار نخواهیم آمد. اگر آنها توافق خط لوله نورد استریم 2 را امضا نمایند ما از ناتو خارج می شویم. این رویکردی بود که به خوبی چکش کاری نشده بود اما جهت حرکت روشن بود. همان موقع که داشتم فکر می کردم آیا باید به خاطر کارهای ترامپ تا آخر امروز استعفا بدهم یا نه، تماس ما قطع شد. با خودم فکر می کردم تا دیدار با ترامپ و تصمیم گیری درباره اینکه چه کاری باید انجام دهم، فقط 10 دقیقه وقت دارم. به کلی زنگ زدم و شرایط را برای او شرح دادم و به او گفتم که بر خلاف برنامه ریزی های قبلی باید فوراً به مقر ناتو بیاید. باید با تمام قوا خود را آماده می کردیم. وقتی به محل اقامت سفیر رسیدم دستیار نظامی رئیس جمهوری را که چمدان مشهور به فوتبال را که حاوی کدهای هسته ای است، حمل می نماید، دیدم و از او خواستم متیس را پیدا کند. خودم نتوانسته بودم وزیر دفاع را پیدا کنم (شانس آوردیم در شرایط جنگ نبودیم).
معلوم شد که متیس در مقر ناتو در حال دیدار با جاستین ترودو نخست وزیر کانادا بوده است. در یک طنز بدبینانه با خودم فکر می کردم آیا متیس واقعاً به خائن تبدیل شده است. پمپئو در محل اقامت سفیر منتظر بود و به او درباره خواسته ترامپ شرح دادم و گفتم: او امروز تهدید به خروج (از ناتو) می نماید.
خوشبختانه ترامپ طبق معمول با تأخیر رسید، بنابراین آنچه را که باید انجام می شد با فرصت بیشتری آنالیز کردیم و به این نتیجه رسیدیم که سناریوی مربوط به نامزدی کاوانا برای دیوان عالی همچنان بهترین توجیهی است که در اختیار داریم. همچنین به کاهش یاری امریکا به بودجه عملیاتی ناتو و بودجه مشترک این سازمان فکر کردیم تا با کاستن از سطح کنونی یاری امریکا از 22 درصد به 15 درصد آن را با میزان یاریی که آلمان به ناتو می کرد، یکسان کنیم. ساعت هشت و 30 دقیقه صبح ترامپ وارد شد و پرسید: می خواهید کاری تاریخی کنید؟ و بار دیگر همان چیزهایی را که گفته بود، تکرار کرد و گفت: ما (از ناتو) خارج می شویم، ما با کشوری که اعضای ناتو به آن پول می دهند جنگ نخواهیم کرد. سپس گفت که دلش نمی خواست هاچیسون در مراسم شام حضور داشته باشد و به من گفت: شب گذشته شما باید در مراسم شام بودید. سپس خطاب به من ادامه داد می خواهم بگویم قصد داریم از ناتو خارج شویم چون راضی نیستم. ترامپ رو به پمپئو کرد و گفت: می خواهم ترتیبش را بدهی. ، ایران
منبع: ایران آنلاین