سفر به آمریکا: بازدید گردشگری سیاه در زندان آلکاتراز
به گزارش تور انگلیس، بازدید از دنیایی تیره و تار و آمیخته با بوی مرگ و میر. در این گشت و گذار، هدف آن است که با بزرگنمایی فصول سیاه تاریخ بشر و نمایش تلخ درد و رنج همنوع، به انسان گوشزد گردد که می بایست به هر شکل ممکن از تکرار حوادثی از این دست جلوگیری کند.
اگر علاقمند به دریافت خدمات ویزای آمریکا توریستی هستید با ما همراه شوید، با مجری مستقیم تور آمریکا از نیویورک، واشنگتن، لس آنجلس، سان فرانسیسکو و لاس وگاس دیدن کنید و بهترین تجربه سفر را داشته باشید.
زندان و ندامتگاه فدرال آلکاتراز که اغلب تنها با نام آلکاتراز شناخته می شود، یکی از زندان های امن دنیا بود که در 2/01 کیلومتری (1/25 مایلی) خطوط ساحلی خلیج سان فرانسیسکو در ایالت کالیفرنیای آمریکا و روی جزیره ای به همین نام واقع شده است، زندانی معروف که در فاصله سال های 1934 تا 1963 تحت این عنوان مشغول به فعالیت بود.
این زندان جزیره ای یکی از معروف ترین جاذبه های توریستی این کشور به ویژه در قلمروی توریستی سیاه است. البته این زندان به سبب پیشینه خاص خود با عناوین دیگری نیز شناخته می شود که شاید یکی از افسانه ای ترین زندان های سابق تاریخ هم در شمار این القاب جای داشته باشد. البته پس از تعطیل شدن و پشت سر گذاشتن حوادثی چند، اکنون این زندان توسط سرویس خدمات پارک ملی مدیریت شده و درهای آن به روی عموم باز است. البته با توجه به شواهد به نظر می رسد استقبال از این جاذبه توریستی متفاوت هم گرم بوده است، به طوری که توریستان گروه گروه برای بازید از این مکان به سان فرانسیسکو سفر می نمایند. این استقبال به حدی است که بهتر است بازدیدنمایندگان دست کم در فصل تابستان، از قبل بلیط خود را رزرو نموده باشند تا فرصت قدم زدن در دنیای محصور در میان دیوارهای این زندان نصیبشان شود.
البته بهتر است این را هم اضافه کنیم که علی رغم تمامی مسائل احتمالی، بی شک این زندان ارزش یک بار گشت و گذار و بازدید را دارد، چرا که این جا هم چیزهای زیادی برای دیدن وجود دارد و هم تاریخچه ای جالب برای آموختن. مکانی که علاوه بر شهرت دنیای، برای بسیاری از توریستان استثنائی و غیرمنتظره ظاهر خواهد شد. به همین دلیل بی مناسبت نیست که ما هم در ابتدا به تاریخ این زندان پرداخته و شما عزیزان را اندکی بیشتر با این زندان شناخته شده آشنا کنیم.
زندان معروف آلکاتراز علاوه بر این نام معروف با نام صخره نیز شناخته می شود. همان گونه که گفتیم این زندان روی جزیره ای سنگی و کوچک در میانه آب های خلیج سان فرانسیسکو ساخته شده است. از طرف دیگر زمانی که کاشف اسپانیایی خوان مانوئل دی آیالا در سال 1775 پیروز به کشف این جزیره کوچک سنگی شد، آن را نامید که در زبان اسپانیایی کهن به معنای جزیره پلیکان ها است. البته شاید این نامگذاری چندان هم غیرمنتظره نباشد، مخصوصا به لطف حضور تعداد زیادی از پرندگان دریایی از جمله پلیکان های دوست داشتنی. هر چند این پرندگان این روزها دیگر همچون گذشته این جزیره را برای ساخت آشیانه هایشان انتخاب نمی نمایند.
اما 75 سال بعد از این تاریخ یعنی در سال 1850، رئیس جمهور وقت میلارد فیلمور فرمانی را به امضا رساند که به موجب آن، این جزیره برای استفاده نظامی به ارتش سپرده شد. به دنبال این فرمان و در دهه 1850، قلعه ای مجهز به 100 عراده توپ در این جزیره احداث شد که وظیفه اش محافظت از خلیج سان فرانسیسکو بود.
در واقع وقتی کالیفرنیا در اواسط قرن نوزدهم به آمریکا پیوست و بخشی از این کشور، تازه تأسیس شد، ارتش آغاز به ساخت استحکامات دفاعی در این جزیره کرد که در ورودی خلیج واقع شده و در آن موقع به عنوان مکانی مهم و استراتژیک در زمینه حفاظت از این ناحیه شناخته می شد. به دلیلی مشابه، اولین فانوس دریایی سواحل پسیفیک در آمریکا نیز در همین جزیره احداث شد.
در آن دوران استحکامات نظامی آلکاتراز یا قلعه آلکاتراز به همراه بخش جنوبی گلدن گیت، به عنوان بخشی مهم و حساس از خط دفاعی در نظر گرفته می شد که در طول جنگ داخلی از بندر سان فرانسیسکو محافظت می کردند، هر چند باید به این نکته نیز اشاره نمود که در واقع این منطقه هیچ وقت به شکلی ملموس درگیر یک نبرد واقعی نشد.
هر چند با توجه به ویژگی های تکنولوژیکی ارتش آن موقع و البته صرف نظر از نقش دفاعی مهم یا شاید نه چندان حیاتی این قلعه، این مکان در انتها قرن نوزدهم دیگر چندان کارایی نداشته و به نوعی منسوخ شده بود. در این زمان بود که این جزیره آماده پذیرش نقشی دیگر شد، بله تبدیل شدن به یک زندان شناخته شده در سطح دنیای.
این جزیره با آب هایی سرد و خروشان احاطه شده است که آن را تبدیل به مکانی ایده آل برای تغیبر به یک زندان فوق امنیتی نموده بود. در نتیجه اگر زندانیان حتی پیروز به عبور از خطوط امنتی نیز می شدند، آب های خلیج سان فرانسیسکو را پیش رو داشتند که با سرما و خروش خود آن ها را به مبارزه طلبیده و نیرویشان را تحلیل می برد.
البته باید گفت از همان نخستین روزهای سلطه ارتش بر این جزیره، آلکاتراز آغاز به آماده شدن برای پذیرایی از زندانیان نموده بود و این نقش آن چنان هم برای این قلعه ناشناخته نبوده و تازگی نداشت. در واقع از همان اوایل حضور ارتش در این جزیره در سال 1907، از آلکاتراز به عنوان زندان ارتش هم استفاده می شد؛ وظیفه ای که تا سال 1915، همچنان به عهده این دژ نظامی بود. اما این تنها نقشی نبود که آن را درخور این سازه مستحکم دیدند. این دژ قدیمی و در شرف پوسیدگی به مرور نیازمند تعمیر و بازسازی شده و حتی بعدها تعدادی سلول بتنی جدید نیز به آن اضافه شد. همراه این نوسازی نام این قلعه نیز تغییر نموده و اکنون به عنوان سربازخانه نظامی ایالات متحده، شاخه پسیفیک شناخته می شد. این محل جدید در طول جنگ دنیای اول در حال تربیت زندانیان عادی خود و تبدیل کردن آن ها به انسان های ارزشمندتر بود.
در فاصله سال های 1933 تا 1934، باز هم این مکان شاهد تغییر و تحولاتی بوده و این بار به عنوان بخشی از اداره دادگستری مشغول به فعالیت شده و به زندان و دارالتأدیب ایالتی مجهز به سطح بالای ایمنی مبدل شد. این جا نقطه آغازینی برای ایفای مهم ترین وظیفه ای بود که این سازه برای مدت های مدید آن را بر عهده داشته و به خاطر آن هم به شهرتی قابل توجه دست پیدا کرد.
البته بسیاری از افسانه هایی که پیرامون این زندان شکل گرفته، بیش از آن که نشانی از واقعیت داشته باشند بیشتر حالتی اسطوره ای به خود گرفته اند. این زندان هیچ زمانی لبریز از جمعیت نبوده است، در حقیقت حتی ظرفیت آن نیز تکمیل نشده بود. به علاوه هرگز هیچ حکم اعدامی در این جزیره اجرا نشده است. در واقع اینجا زندانی تمیز با امکانات خوب و غذای کافی بوده و تنها نکته خاص این زندان همان امنیت بسیار بالایش بوده است. خصوصیاتی که بی شک مرهون ویژگی های ساختاری و نیز محل قرارگیری خاص این زندان بوده اند. اما جذابیت اصلی آن که این روزها مورد توجه بازدیدنمایندگان قرار گرفته، به لفافی برمی شود که این مکان را برای مدت ها محرمانه و سری باقی نگه داشته بود.
در زمان فعالیت این زندان، هیچ فرد عادی اجازه نداشت به صورت شخصی به بازدید این جزیره بیاید. هر چند این مکان از اسکله های سان فرانسیسکو قابل مشاهده بود و همین مسئله آن را به موضوعی جالب برای کنجکاوی عمومی تبدیل نموده بود. در واقع باید گفت که شاید توریستی سیاه از همان زمان هم علاقه خود را به این مکان نشان داده بود، اما در آن دوران از آن جایی که اجازه بازدید نزدیک این زندان به کسی داده نمی شد، توریستان به تماشای آن با تلسکوپ های قوی بسنده نموده و در خصوص آن خیال پردازی نموده و داستان سر هم می کردند.
البته آلکاتراز به سبب ساکنانی که در مدت فعالیت خود پذیرای آن ها بود نیز به شهرت رسیده است، در واقع این زندان برای مدتی شماری از معروف ترین و خطرناک ترین جنایتکاران آمریکایی را در خود جای داده بود. به عنوان مثال از این گروه می توان به اَل کاپون خلافکار نامی اشاره نمود که یکی از معروف ترین گانگسترهای تاریخ است. او نزدیک به 5 سال از دوران محکومیت خود را در این زندان سپری کرد که البته اغلب این دوران را هم در بیمارستان زندان گذراند. دیگر نام معروف در میان زندانیان آلکاتراز Machine Gun Kelly بود که او نیز در شمار گانگسترهای معروف آن دوران جای داشت و البته آلوین (کریپی) کارپیس نیز دیگر خلافکار مشهوری بود که بیش از سایر همکارانش، روزهای زندگی خود را در این زندان سپری کرد، در واقع او 26 سال از عمر خود را در میان دیوارهای این زندان گذراند. رابرت استرود که به نام پرنده باز آلکاتراز هم شناخته می شود، دیگر زندانی جالب این زندان است، به ویژه به خاطر ماجرای زندگیش که به فیلم تبدیل شد.
دنیای سرگرمی سازی هالیوود در سال 1962 فیلمی با بازی هنرپیشه معروف آن دوران برت لنکستر ساخت که به داستان زندگی این زندانی می پردازد. در دنیای واقعی استرود اجازه نداشت در مدت حضور در آلکاتراز از پرندگان مراقبت کند. کاری که او در زندان قبلی خود به آن مشغول بود، پیش از آن که از آن جا به جزیره منتقل شود.
از دیگر جذابیت های این زندان داستان کوشش هایی است که برای فرار از آن اجرا شده است. این مورد هم از جمله نکاتی است که دنیای پر زرق و برق هالیوود به آن پرداخته است. از جمله ساخت فیلمی به نام فرار از آکاتراز در سال 1979 که با بازی درخشان کلینت ایستوود به یادماندنی تر شد. البته این فیلم نیز بر مبنای یک داستان واقعی ساخته شده است، داستانی که شاید یکی از دراماتیک ترین کوشش هایی را به تصویر می کشد که برای رهایی از این زندان اجرا شده اند. این نقشه فرار در سال 1962 کشیده شده و البته یکی از معدود کوشش های است که ممکن است واقعا به ثمر نشسته باشد. سه زندانی پیروز شدند خود را از میان کانالی مخفی به ساحل برسانند. آن ها قصد داشتند با استفاده از قایق های شناور دست ساز و به وسیله آب های سرد اطراف جزیره، دست به فرار بزنند؛ این سه زندانی هرگز دوباره دیده نشدند. فرض بر این است که آن ها در کوشش برای فرار از جزیره، در آب های ساحلی غرق شده اند، هر چند باز هم جسدی پیدا نشد که این ادعا را ثابت کند. البته روی دیگر این سکه پیروزیت آن ها در عملیات فرار است که البته چندان محتمل به نظر نمی رسد.
در مجموع 13 بار نقشه فرار از این زندان توسط زندانیان مختلف کشیده شده است که البته هیچ کدام همراه با پیروزیت نبودند. در این میان خشونت بارترین کوشش اجرا شده به ماجرای درگیری برمی شود که در سال 1946 در این زندان روی داد. در جریان این درگیری دو نگهبان زندان کشته شدند، آن هم توسط گروهی از زندانیانی که در کوشش بودند با دزدیدن اسلحه از اسلحه خانه زندان و گروگان دریافت زندان بانان دست به فرار بزنند. اما آن ها در انجام نقشه خود با شکست روبرو شدند چون نتوانستد به موقع به کلید زندان بانان دسترسی پیدا نمایند و در نهایت با حمایت نیروی دریایی و البته با کشته شدن سه نفر از گروگان گیران اصلی، این غائله ختم به خیر شد. دو زندانی دیگر نیز که در این ماجرا دست داشتند، بعدا به جرم شرکت در این شورش اعدام شدند.
این زندان انتها در سال 1963 و با نظر دادستان عمومی رابرت کندی و بیشتر به خاطر بالا رفتن هزینه های نگهداری و تعمیرات ساختمان، بسته شد. به دنبال این تصمیم آخرین زندانیان این زندان به دیگر زندان ها منتقل شده و جزیره به حال خود رها شد. اما در نوامبر سال 1969 این جزیره بار دیگر به زندگی برگشت. البته این بار با حضور عده ای از فعالان حقوق بومیان آمریکا که تحت عنوان تمامی قبایل سرخ پوست این جزیره را به اشغال خود در آوردند. در طول یک سال و نیم بعد، این جزیره درگیر بحث های مرتبط با حقوق بومیان آمریکا بود. البته در نهایت این اقدام درسال 1971 و با دخالت مأموران فدرال و با توسل به زور به انتها رسیده و آخرین گروه اشغال گران نیز از جزیره بیرون رانده شدند.
در سال 1972 جزیره آلکاتراز در قالب منطقه ملی تفریحی گلدن گیت توسط سرویس خدمات پارک ملی در اختیار گرفته شده و درهای آن برای نخستین بار به روی عموم باز شد تا مردم عادی نیز فرصت سر درآوردن از اسرار نهفته و مجذوب نماینده آن را داشته باشند. به دنبال این اقدام آلکاتراز به یکی از جاذبه های توریستی معروف سان فرانسیسکو مبدل شده که دست کم هر ساله میزبان 1/5 میلیون توریست است.
به هر صورت این زندان نیز همچون سایر مکان هایی از این دست، هم شاهد خشونت بوده و هم میزبان شماری از خطرناک ترین زندانیان دنیا که به نحوی وجهه تیره و تار و سیاه به این مکان بخشیده اند. این ویژگی ها در کنار هاله اسرارآمیزی که به دور این زندان کشیده شده، کافی است تا آن را به جاذبه ای درخور علاقه و توجه تبدیل کند.
منبع: کجارو