جواد عزتی؛ ستاره همه فن حریف سینمای ایران

به گزارش تور انگلیس، خبرنگاران: جاندار یا آینه بغل؟ لاتاری یا اکسیدان؟ بابا اتی یا مجید (در فیلم تنگه ابوقریب)؟ منصور هزارپا یا صادق ماجرای نیمروز2: رد خون؟ این ها تنها نمونه هایی از نقش آفرینی های متعدد و متفاوت جواد عزتی در سینمای ایران هستند. نمونه هایی سرتاپا تناقض و اختلاف، اما همه بازی شده توسط یک شخص واحد. بازیگری که همانقدر که می تواند در نقش منصور در فیلم هزارپا تماشاگر را بخنداند و روده برش کند، به همان میزان با جدیت و سکوت وخیمش در نقش یک مامور اطلاعاتی در ماجرای نیمروز ها می تواند ترس و حس موحش را بر مخاطب مستولی کند.

جواد عزتی؛ ستاره همه فن حریف سینمای ایران

جواد عزتی از معدود بازیگران سینمای ایران است که چنین طیف گسترده ای از نقش آفرینی را در کارنامه خود دارد و تونالیته ای متفاوت از کاراکتر ها را به اجرای خود درآورده است. چیزی که برای سینمای ایران کمی عجیب به نظر می رسد. معمولا در این سینما بازیگران در چارچوب های معین و از پیش ساخته شده ای قرار می گیرند و همان راه را بدون هیچ ساختار شکنی، خلاقیت تازه و بیرون زدن از چارچوب ها تا پایان ادامه می دهند.

مثلا رضا عطاران به عنوان بازیگر سینمای کمدی شناخته می گردد و با وجویکه نشان داده بازیگر قابلی است، اما در ایفای نقشی جدی مثلا در فیلم دهلیز تماشاگر او را نمی پذیرد. هرچند که نقش جدی اش را خوب بازی می نماید، اما اصول از پیش ساخته شده، در ذهن تماشاگر کاری می نمایند که او به اکت های جدی عطاران، بخندد و آن ها را بامزه تلقی کند. یا مثلا حمیده خیرآبادی در سینمای بعد از انقلاب به عنوان مادر شناخته می گردد و از این قالب بیرون نمی آید. حامد بهداد با بازی پر از اکت و برون ریزانه خود، هر نقشی را با اسلوبی معین بازی می نماید و به عنوان بازیگری مجنون به یاد آورد می گردد.

شبیه به مارلون براندو که براندو بودنش بر هر کاراکتر و شخصیتی که بازی می کرد می چربید، بهداد هم قبل از اینکه در فیلم ها آن شخصیت خاص درون فیلم باشد، حامد بهداد است و خودش را بر روی شخصیت ها سوار می نماید. نوید محمدزاده که این روز ها خیلی هم روی بورس است، نمونه سطح پایین تری از حامد بهداد است و به یک نوع بازی خاص، در یکسری فیلم اجتماعی خاص (فیلم هایی که میان فیلم گیشه ای و فیلم هنری بودن معلق اند.) تن داده و در همان راستا پیش می رود و، چون مهارت و استعداد کسی مثل بهداد را ندارد، هر نقشش تکرار و کپی دیگری از روی نقش های پیشین اش هستند.

درباره بازیگران زن هم به همین منوال اس. پریناز ایزدیار، دختر مهربان و مظلوم و مکمل همیشگی نوید محمدزاده است یا ساره بیات در عاشقانه، دل، اتاق تاریک و هزارتو به واقع یک نقش را چندبار با اسم های متفاوت بازی می نماید. انگار در سینمای ایران اساس اصلا بر قرار دریافت در همین چارچوب هاست، حال آن که هنر سینما همیشه در شکل پیشرو خود سعی نموده از چارچوب ها بزند بیرون و قواعد را بشکند.

در این میان جواد عزتی یک نمونه خاص است. او در هر نقشی می نشیند و تماشاگر در هر فرمی باورش می نماید چه یک روحانی با وضع معیشتی سخت باشد و همسرش بیماری لاعلاج داشته باشد و او دستش از همه دنیا کوتاه (طلا و مس) و چه روحانی به روزی که در یک فیلم کمدی مانند پارادایس میل به اصلاحات و هم سو شدن با زیست مدرن دارد. در فیلم اول تماشاگر را به سختی موقعیتی که در آن واقع شده است متوجه می نماید و در فیلم دوم آنقدر می خنداندش که از خنده دلش درد بگیرد. او حتی با یک لباس و ظاهر مشابه و اجرای یک نقش معین (روحانی) هم می تواند متفاوت ظاهر گردد.

نکته درباره بازی او در همین است که نقش را همه جوره بر خودش یعنی جواد عزتی بازیگر محبوب، ارجحیت می بخشد؛ و برای هر نقشی تلاشش را به پایان می رساند. درحالیکه عموم بازیگران مطرح سینمای ایران همیشه به حواشی ها و اتفاقات جنجالی در زندگی شخصیشان ارتزاق می نمایند، و در پشت دوربین هم مادام در جامعه نمایش حاضرند و زندگی شان و خودشان را در معرض دید عموم قرار می دهند (از پست های انسان محبت آمیز در شبکه های مجازی بگیرید تا یاری داوطلبانه برای زلزله زدگان جمع کردن تا انتشار تصاویر خصوصی از لحظه های زندگی شان و هوچی گری) جواد عزتی نقش چندان فعالی در شبکه های اجتماعی بازی نمی نماید و در همه این سال ها کمتر پیش آمده که جنجال یا حواشی به پا کند.

این درحالی است که در دو سال گذشته پرفروش ترین بازیگر سینمای ایران بوده. یعنی بدون چنگ زدن به حواشی و اتفاقات پشت دوربین و تنها با آن چه در جلوی دوربین برای تماشاگر خود تصویر می نماید، به چنین محبوبیتی دست یافته و صرف حضورش در هر فیلم می تواند تضمین نماینده فروش گیشه باشد.

به نظر می رسد برای عزتی این تنها بازیگری است که اهمیت دارد نه شهرت و ارزش های افزوده اش. عزتی همیشه پیروز شده حس سمپاتیک تماشاگر، نسبت به کاراکتری که نقشش را بازی می نماید، برانگیزاند و این کلید ماجراست. بگذارید در ابتدا به بازی های او در فیلم های کمدی گریز بزنیم.

نکته بازی جواد عزتی در یک نقش کمیک و همان چیزی که کار او را به عنوان یک کمدین انقدر خنده دار و دوست داشتنی می نماید، جدیت اش در اجرا است. یعنی برخلاف سنت مرسوم سینمای کمدی که بازیگران باید تا می توانند جلز و ولز نمایند و از خودشان لوده بازی دربیاورند و اغراق های بی جا را وارد اکت های خود نمایند تا خنده دار به نظر برسند (حتی کمدین های نوظهوری مانند پژمان جمشیدی یا بهرام افشاری هم از همین متد پیروی می نمایند.)، جواد عزتی در بروز هر اکت غلوآمیزی خسیس بازی درمی آورد.

منظور از جدیت در اجرای نقش کمدی اینست که بازیگر اتفاقا سعی نمی نماید خنده دار به نظر بیاید و به جای لوده بازی، جدیت وجودی هر انسانی را در کاراکتر ها برجسته می نماید. این جدیت همان چیزی است که باعث می گردد تماشاگر به کاراکتر اعتماد مضاعف کند و حس کند به او نزدیک است. چیزی که عموما در آثار کمدی اصلا محلی از اعراب ندارد! کارگردانان و بازیگران تنها به این فکر می نمایند که چطور خنده دارتر باشند و ارتباط میان تماشاگر با کاراکتر ها و فضای داستان چندان اهمیتی ندارد، اما حضور جواد عزتی در سال های اخیر نشان داده که او در هر فیلم کمدی که بازی می نماید، علاوه بر تضمین گیشه صمیمیت و اعتمادی را میان کاراکتر و تماشاگر برقرار می سازد که کمتر بازیگر کمدی حتی به آن فکر می نماید.

مثلا صحنه پایکوبی دو نفره رضا عطاران و جواد عزتی در هزارپا را به یاد بیاورید. یکی از خنده دارترین صحنه های فیلم. به صورت و پایکوبی و حرکات بدنی عزتی در این صحه توجه کنید. میمیک صورتش ثابت است و حتی کمی اخم نموده تا آن جدیتی که گفته شد از بین نرود. همچنین او کاملا حواسش هست که اکت اضافه ای نکند و مثلا بیخودی قر کمر اضافه ندهد تا یک پایکوبی لوده، بازی اش را به لودگی نکشاند. یا در بابا اتی این جدیت را در شکل دیالوگ گویی عزتی می توانید پیدا کنید. همیشه خنده دارترین دیالگ ها با بیشترین جدیت از جانب بازیگر ادا می شوند.

جواد عزتی، اما در فیلم های جدی و درام هایی که بازی نموده هم همین جدیت را دارد و انصافا اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم که در فیلم های جدی حتی بازیگر بهتری هم هست. بهتر به این معنی که بازی در یک نقش اجتماعی در فیلمی غیر کمدی پیچیدگی های بیشتر و خاص تر خود، هم در پردازش کاراکتر و هم در اجرای آن را به همراه دارد و خب این پیچیدگی ها در آثار غیرکمدی بیش از هر فیلم دیگری جواد عزتی را جلوی دوربین شکوفا نموده اند.

ماجرای نیمروز 1 و 2، لاتاری، جاندار، تنگه ابوقریب و پیلوت از جمله مهم ترین فیلم های غیرکمدی عزتی است که در آن ها درخشیده. در دو فیلم جاندار و تنگه ابوقریب حضورش به تنهایی کیفیت هر فیلم را چند پله بالاتر می کشد. خصوصا در فیلم جاندار او نقش بدمن فیلم را ایفا می نماید و خصومتی دوچندان در بازی اش پیداست که پیش از این کمتر دیده شده است. در میان همه بازیگران جورواجور و مطرح جاندار، که هیچ کدام بهترین کیفیت خود را ارائه نمی دهند و در نتیجه شخصیت پردازی در فیلمنامه، سرگردان هستد، جواد عزتی بهترین بازی آن فیلم را به رخ تماشاگر می کشاند و یک بدمن به یادماندنی می سازد.

در لاتاری باوجودیکه نقش مکمل است و لحظات حضورش جلوی دوربین روی هم رفته به ده دقیقه هم نمی رسد، اما کماکان صلابت خاص برادر بزرگتر را با بازی خود و به اتمسفر فیلم اضافه می نماید. واقعا جالب است که چطور می تواند آنقدر در نقش خود حل گردد که وقتی در زندان جلوی امیرعلی نشسته و با نگرانی خاص به چشمان او چشم دوخته، همه حضور های طنازانه او در فیلم های کمدی برای لحظه ای از خاطر تماشاگر می پرد و پیشینه بازیگر به هیچ وجه مخل سنگینی اتمسفر و فضای فیلم نمی گردد. (مقایسه کنید با صحنه دیدار در زندان در دهلیز که عطاران هرچقدر هم که سعی می نماید، اما برای تماشاگر بیشتر یک بازیگر کمدی است که اشتباهی آ نجا قرار گرفته نه یک پدر زندانی)

صادق ماجرای نیمروز ها خصوصا صادق رد خون، اما در کارنامه جواد عزتی ویژه ترین نقش آفرینی او محسوب می گردد. با آن گریم خاص و سبعیتی که البته در نگاه نافذ خود بازیگر موج می خورد، صادق یکی از سفت و سخت ترین کاراکتر های سال های اخیر سینمای ایران است که تماشاگر را با هر نگاه خود به وحشت می اندازد، با هر دیالوگ به فکر فرو می برد و با هر قدم که برمی دارد دل او را به لرزه می اندازد.

با گریمی که تعمدا شبیه به چهره سعید امامی طراحی شده، جواد عزتی ماندگارترین و به یادماندنی ترین مامور اطلاعاتی سینمای بعد از انقلاب را تصویر می نماید. کاراکتری که در سری اول بدون تخفیف ترین عضو گروه بود و در رد خون قهرمان تنهای اثر.

رد خون همان فیلمی است که کیفیت واقعی بازی جواد عزتی و میزان استعداد و مهارتش در بازیگری را نمایان می نماید. این نقش آفرینی نشان می دهد که او در فیلمی که شخصیت پردازی درست و درمانی داشته باشد، چطور می تواند بازی هایی ماندگار از خود به جا و هم نسلان خودش در بازیگری را به راحتی کنار بگذارد.

بازیگری که تنها با بازیگری درگیر است و انگار این جدیت در نقش آفرینی ها از جدیت خودش نشات می گیرند. جدیتی که باعث شده بعد از این همه سال به دامن حاشیه نیفتد و در شهرت کور نگردد و خودش را گم نکند. در سینمای ایران که بازیگران عموما صندلی و حدشان را نمی شناسند و در شهرت و پول، بدل به آدم های دیگری می شوند، جواد عزتی از معدود هنرمندان سینمای ایران است که دارد کارش را درست و حرفه ای انجام می دهد. این ویژگی ها شاید برای سینمای دنیا یا یک سینمای صنعتی اصولی بدیهی باشند که بازیگر ملزم به اجرای آنان است، اما در سینمای ایران به گوهری نایاب می ماند.

منبع: برترین ها
انتشار: 2 اسفند 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: tour-england.ir شناسه مطلب: 63

به "جواد عزتی؛ ستاره همه فن حریف سینمای ایران" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جواد عزتی؛ ستاره همه فن حریف سینمای ایران"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید